مددكار اجتماعي

متن مرتبط با «خنده به انگلیسی» در سایت مددكار اجتماعي نوشته شده است

داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت

  • نرگس آتش پرستی داشت شبنم می فروخت با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می فروخت در تمام سالهای رفته بر ما روزگار شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت ,داشت,یوسف,مشتی,عالم,فروخت ...ادامه مطلب

  • خنده

  • مـــن بــه هــر تحـــقیری کــه شـــدم بــا صـــدای بـلـــند خنـــدیدم ... نــام مــرا گــذاشتـــند بــا  ^ جنـــبه ^ ! بــی آنـــکه بــداننــد ؛ خنـــدیدم تــا کـــسی صــدای ^ شکـــسته ^ شــدن قلــــبم را نشـــنوند,خنده دار,خنده,خنده بازار,خنده های آتوسا,خنده دار به انگلیسی,خندوانه,خنده تلخ,خنده به انگلیسی,خنده از ته دل,خنده های صورتی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها